درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
عـکس و مطالب جالب




ابتدا صبر کنید تا تصویر به طور کامل بارگزاری شود.
سپس به نقطه سیاه وسط عکس خیره شوید. و زاویه دید خود را تغییر ندهید.
پس از چند ثانیه تصویر سیاه و سفیدی ظاهر می شود. ولی به دلیل خطای دید،

شما این تصویر را به صورت رنگی مشاهده خواهید نمود.

 



جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, :: 10:24 ::  نويسنده : ali

دبیر علمی ششمین جشنواره شعر فجر در جایی که به دلیل اختلال سیستم صوتی صدای سخنرانان به حاضران نمی‌رسید، نقش میکروفون را ایفا کرد!

به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری ششمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر که صبح امروز دوشنبه 10 بهمن در محل ساختمان فجر برگزار شد، با حواشی جالبی همراه بود.
 
در ابتدای این نشست خبری که قرار بود در مدت زمان یک ساعت و 30 دقیقه برگزار شود، اعلام شد که به دلیل حضور طالبیان در مراسم تجدید بیعت مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حرم مطهر امام راحل، تنها به مدت زمان 45 دقیقه برگزار می‌شود که این موضوع با اعتراض خبرنگاران همراه شد.
 
میکروفون‌های خراب سالن کنفرانس باعث شد تا دبیر جشنواره در پاسخ به درخواست مکرر خبرنگاران مبنی بر بلند صحبت کردن بگوید: چشم! من برای شما نقش میکروفون را هم اجرا می‌کنم.
 
سیدیحیی طالبیان، قائم مقام وزیر در امور شعر و ادب در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران درباره اینکه در مدت حضورش در منصب قائم مقامی وزیر، منشا چه تحولی در این باره شده است، گفت: وقتی عنوانی اضافه می‌شود قرار نیست طوفانی به پا شود. داشتن این انتظار از من نه عاقلانه است و نه ممکن.
 
وی ادامه داد: این عنوان قرار بود بیاید تا به شعر ارج و مقام و حیثیتی بدهد. در واقع، این مقام برای یک نوع ارزشگذاری در شعر بود؛ وگرنه ایجاد یک تشکیلات ساختاری در حوزه شعر که بتواند همه حوزه‌های آن را که در تمام بخش‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بر بگیرد، نه ممکن بود و نه لازم.
 
طالبیان افزود: 80 درصد فعالیت‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نوعی با شعر در ارتباط است و نمی‌توان همه آنها را در زیر یک ساختار گرد آورد، اما ما سعی کردیم یکی ـ دو فعالیت ملی و بین‌المللی را دراین حوزه برگزار کنیم تا جایگاه شعر در کشور ارتقا بیابد.
 
وی تاکید: کرد: حتی اگر ممکن بود همه تشکیلات و موضوعات مرتبط با شعر را در زیر یک سقف جمع کنیم، به ما اتهام دولتی کردن شعر را می‌زدند پس همان بهتر که شعر مردمی بماند.
 
پس از این صحبت‌های طالبیان وی با این سئوال روبرو شد که حالا اگر طوفان برپا نشد یک نسیم که می‌توانست بوزد؟ که وی پاسخ داد: ان شاءالله می‌وزد.
 
پرویز بیگی حبیب‌آبادی نیز در پاسخ به سئوال خبرنگار دیگری درباره چند و چون سفر شاعران خارجی به استان‌های اصفهان و شیراز گفت: این سفر تنها با حضور شاعران غیرایرانی برگزار می‌شود و شاعران داخلی در آن حضور نخواهند داشت.



سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 22:59 ::  نويسنده : mehdi

۱٫هفت رقم شماره ی تلفن خود را در نظربگیرید.

۲٫حالا سه رقم اول آن را وارد ماشین حساب کنید.یعنی اگر تلفن شما ۱۲۳۴۵۶۷ باشد ۱۲۳ را در ماشین حساب وارد کنید.

۳٫حالا این سه رقم را در ۸۰ ضرب کنید و حاصل را با ۱ جمع کنید.
۴٫عدد به دست آمده را در ۲۵۰ ضرب کنید.
۵٫حالا چهار رقم پایانی تلفن خود رابا عدد به دست آمده جمع کنید. یک بار دیگر چهار رقم پایانی شماره ی خود را با آن جمع کنید.
۶٫عدد ۲۵۰ را از حاصل به دست آمده کم کنید.
۷٫حالا حاصل را تقسیم بر ۲ کنید.
حالا این شماره برای شما آشنا نیست؟!


سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 22:57 ::  نويسنده : mehdi

برای پایان و آغاز هر ماه قمری در کتب ادعیه معتبر آداب و ادعیه ای وارد شده اما پایان ماه صفر و آستانه ورود به ماه ربیع الاول با خرافه ای آلوده شده که متاسفانه شیوع زیادی در جامعه یافته وحتی در نزد افراد مذهبی نیز این باور مشاهده می شود.
ماجرا این است که گفته می شود در شب اول ماه ربیع الاول چند ساعتی قبل از نماز صبح روز اول این ماه مستحب است درب هفت مسجد را بکوبید و با این کار پایان دو ماه عزاداری و آغاز ماه شادمانی حضرت زهرا(س) را اعلام کرده و بدین سان از دستان حضرت زهرا (س) صله دریافت کرده و حاجات خود را طلب کنید!

اما این پایان ماجرا نیست بلکه مدتی بعد از شیوع این خرافه که به کوبیدن درب مسجد و سپس اقامه نماز صبح در آخرین مسجد پایان می یافت پیرایه های دیگری نیز افزوده شد!
سال بعد تضرع، ناله و گریه بر درب مسجد سپس پخش نذورات و شیرینی و شکلات و...، سال بعد گفته شد در آخرین مسجد باید دعای توسل خوانده شود و سال بعد روشن کردن شمع بر در مسجد و آب و جارو کردن مقابل آن هم اضافه شد

 

برای مشاهده سایر تصاویر برروی ادامه مطلب کلیک کنید.



ادامه مطلب ...


سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 22:46 ::  نويسنده : mehdi

به گزارش پرداد به نقل از مگ فور: خانه داری و ورزش کردن هر دو از کارهای روزمره است که هرچند ضروری است اما میتواند خسته کننده هم باشداما یک مرد هست که میتواند هردوی این کارها را با هم تلفیق کرده و از انجام آن هم خودش سود ببرد و هم همسرش را خوشحال کند.

"استیو مارکوویچ" با استفاده از کارهای خانه و بیرون ازخانه به تناسب اندام رسیده است. او 16 سال است که این کار را انجام میدهد.

او با گردگیری و جارو کردن و شستن اتومبیل تا تمییز کردن حیاط و بقیه کارهای خانه ورزش میکند و بدن خود را ورزیده میکند.
همسر او بیش از هرکسی از این جریان سود میبرد چرا که هم شوهر خوش اندامی دارد و هم همیشه خانه اش تمییز و مرتب است.

این مرد در حال انتشار کتابی با عنوان " ایروبیک با کارهای خانه " است.

 



سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 22:42 ::  نويسنده : mehdi

 

در سال ۱۹۲۰ آدولف داسلر (Adolf Dassler) جوان بیست ساله آلمانی شروع به ساخت کفشهای ورزشی کرد و سعی کرد که کفشهای زیبا و با کیفیت را تولید کند. پس از استقبال خوب و شناخته شدن محصولات او، آدولف به فکر ثبت شرکت و پیدا کردن نامی برای محصولات خود افتاد. چون خانواده و دوستان او را آدی (Adi) صدا می کردند او از کلمه Adi و سه کلمه از نام خانوادگی خود استفاده کرد، و نام Adidas را برای شرکت و محصولات خود برگزید
او همچنین برای محصولات خود که در آن زمان فقط کفش های ورزشی بودند، لوگویی را طراحی کرد. شرکت آدیداس و لوگوی آن در سال ۱۹۴۸ به ثبت رسیدند. چندی بعد او به فکر گسترش شرکت خود افتاد و همچنین محصولات خود را فقط به ارایه کفش ورزشی احاطه نکرد. لباسها و گرمکن های ورزشی نیز به محصولات آدیداس اضافه شدند. سپس آدیداس تجهیزات ورزشی مانند توپ و راکت نیز تولید کرد.آدیداس کیست یا چیست؟
● آدیداس - علامت کنونی
شاید امروزه نام و علامت آدیداس برای کسی نا آشنا نباشد. نام و علامتی که هرکسی را نا خداگاه بیاد ورزش می اندازد.
اما اینکه این علامت و نام چه مفهومی دارد و از کجا آمده برای اکثر ما سیوال است. نام آدیداس امروزه نه فقط برای ورزشکاران و علاقمندان به ورزش، بلکه برای اشخاص دیگر به عنوان استاندارد کیفیت لباس و تجهیزات ورزشی شناخته می شود.
● آدیداس کیست؟
در سال ۱۹۲۰ آدولف داسلر (Adolf Dassler) جوان بیست ساله آلمانی شروع به ساخت کفشهای ورزشی کرد و سعی کرد که کفشهای زیبا و با کیفیت را تولید کند. پس از استقبال خوب و شناخته شدن محصولات او، آدولف به فکر ثبت شرکت و پیدا کردن نامی برای محصولات خود افتاد. چون خانواده و دوستان او را آدی (Adi) صدا می کردند او از کلمه Adi و سه کلمه از نام خانوادگی خود استفاده کرد، و نام Adidas را برای شرکت و محصولات خود برگزید.
او همچنین برای محصولات خود که در آن زمان فقط کفش های ورزشی بودند، لوگویی را طراحی کرد. شرکت آدیداس و لوگوی آن در سال ۱۹۴۸ به ثبت رسیدند. چندی بعد او به فکر گسترش شرکت خود افتاد و همچنین محصولات خود را فقط به ارایه کفش ورزشی احاطه نکرد. لباسها و گرمکن های ورزشی نیز به محصولات آدیداس اضافه شدند. سپس آدیداس تجهیزات ورزشی مانند توپ و راکت نیز تولید کرد.
با گسترش محصولات آدیداس، آدولف داسلر علامت جدیدی برای شرکت و محصولات خود انتخاب کرد. این علامت از شکل کلی کفش گرفته شده بود. علامت جدید دارای سه نوار – از کوتاه به بلند – بود. چون آدولف نام آدیداس را از کلمه اول نام کوچک و سه کلمه نام بزرگ خود برگزیده بود، پس انتخاب تعداد سه نوار نیز همین ایده را برای او همراه داشت.
آدی داسلر سعی کرد که از طراحان باسلیقه و حرفه ای لباس استفاده کند. کیفیت و زیبایی همیشه شعار او و همکارانش بود.
● علامت طرح ۱۹۷۲
در سال ۱۹۷۲ آدی و همکارانش به این نتیجه رسیدند که تغییری را در لوگوی آدیداس انجام دهند. چون همان سال مسابقات المپیک در شهر مونیخ برگزار می شد، آنها از المپیک ایده گرفتند. در این لوگوی جدید سه برگ - که نشانه سه قاره شرکت کننده در المپیک بود – در کنار هم قرار گرفتند. سه خط نیز در پایین این برگها عبور می کرد.
یک سال بعد آدیداس علامت خود و آرم سه نوار را ثبت بین المللی کرد. آدولف داسلر در سن ۷۸ سالگی یعنی در سال ۱۹۷۸ درگذشت و سهام این شرکت برای پسر و خانواده اش ماند. اما در سال ۱۹۸۹ خانواده داسلر از شرکت بیرون رفتند و آدیداس به شرکتی "سهامی عام" تبدیل شد.
● adidas-Solomon
در سال ۱۹۹۷ آدیداس شرکت Solomon Group را خرید و با آن شرکت یکی شد. Solomon Group وسایل و تجهیزات اسکی و کوهنوردی تولید می کرد. با خرید این شرکت، نام Adidas به Adidas-Solomon تغییر پیدا کرد.
امروزه آدیداس در اکثر کشورهای دنیا دارای شعبه و نمایندگی است. کارمندان این شرکت بیش از ۱۳ هزار نفر هستند. آدیداس در اکثر رقباتها و تورنومنتهای معتبر جهانی مانند المپیک به عنوان یکی از حامیان اصلی حضور دارد.
آرم کنونی این شرکت، دومین آرمی است که آدولف طراحی کرده بود، با این تفاوت که زیر آن نوشته adidas نیز وجود دارد.



سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 22:37 ::  نويسنده : mehdi
چهل عادت آدم‌های موفق

کرایگ هایپر؛ نویسنده، محقق، مقاله‌نویس، مجری رادیو و تلویزیون و یک سخنران حرفه‌ای است. در ۲۵ سال گذشته، او با کارهایش به‌عنوان یک کارشناس حرفه‌ای موفقیت در حوزه‌های شخصی و اجتماعی معرفی شده. هاپیر یک سایت هم درباره سخنرانی موثر دارد که در آن نوشته: آ«من خواسته‌ام بخش‌های مهم کتاب‌های کمکی که تا به حال خوانده‌ام و تجربه‌هایی که در زندگی‌ام داشته‌ام را به صورت ۴۰ نکته کلیدی فشرده کنم و در اختیار دیگران بگذارم تا در هر زمان بتوانند آن را بخوانند. مطمئنا کتاب‌هایی که در سطح جهانی فروخته می‌شوند و درباره خودیاری هستند ممکن است برای بعضی‌ها قابل استفاده باشند ولی من مایلم چیزی بنویسم که برای همه مفید واقع شود.آ» حالا این شما و این هم ۴۰ توصیه کرایگ هایپر. بخوانید و قضاوت کنید. 

۱) فرصت‌هایی را می‌بینند و پیدا می‌کنند که دیگران آنها را نمی‌بینند.

 ۲) از مشکلات درس می‌گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می‌بینند.

 ۳) روی راه‌حل‌ها تمرکز می‌کنند.

 ۴) هوشیارانه و روشمندانه موفقیت‌شان را می‌سازند، در زمانی که دیگران آرزو می‌کنند موفقیت به سراغ‌شان آید.

 ۵) مثل بقیه ترس‌هایی دارند ولی اجازه نمی‌دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.

 ۶) سوالات درستی از خود می‌پرسند. سوال‌هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می‌دهد.

 ۷) به ندرت از چیزی شکایت می‌کنند و انرژی‌شان را به خاطر آن از دست نمی‌دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی‌بافی و بی‌ثمر بودن است.

 ۸) سرزنش نمی‌کنند (واقعا فایده‌اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می‌گیرند.

 ۹) وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت‌شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت‌شان پیدا می‌کنند و بیشتر از ظرفیت‌شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می‌کنند.

 ۱۰) همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه‌ریزی می‌کنند و فکر می‌کنند تا وقتی که کارشان را انجام می‌دهند استرس کمتری داشته باشند.

 ۱۱) خودشان را با افرادی که با آنها هم‌فکر هستند متحد می‌کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می‌دانند.

 ۱۲) بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت‌انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می‌کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی‌گذارند زندگی‌شان اتوماتیک‌وار سپری شود.

 ۱۳) به وضوح و دقیقا می‌دانند که چه چیزی در زندگی می‌خواهند و چه نمی‌‌خواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی‌ می‌کنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.

 ۱۴) بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری می‌کنند.

 ۱۵) در انجام کارهایشان امروز و فردا نمی‌‌کنند و زندگی‌شان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمی‌دهند.

 ۱۶) آنها دانش‌آموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار می‌کنند. آنها از راه‌های مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد می‌گیرند.

 ۱۷) همیشه نیمه پر لیوان را می‌بینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.

 ۱۸) دقیقا می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگی‌شان را با از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر پریدن از دست نمی‌دهند.

 ۱۹) ریسک‌های حساب‌شده‌ای انجام می‌دهند؛ ریسک‌های مالی، احساسی و شغلی.

۲۰) با مشکلات و چالش‌هایی که برایشان پیش می‌آید سریع و تاثیرگذار روبه‌رو می‌شوند و هیچ‌وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمی‌کنند. با چالش‌ها روبه‌رو می‌شوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره می‌برند.

۲۱) منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمی‌مانند تا آینده‌شان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان می‌سازند.

 ۲۲) وقتی بیشتر مردم کاری نمی‌کنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل می‌کنند.

 ۲۳) بیشتر از افراد معمولی روی احساسات‌شان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچ‌گاه برده احساسات‌شان نمی‌شوند.

 ۲۴) ارتباط‌گرهای خوبی هستند و روی رابطه‌ها کار می‌کنند.

 ۲۵) برای زندگی‌شان برنامه دارند و سعی می‌کنند برنامه‌شان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامه‌ریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.

 ۲۶) در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی می‌خواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را می‌فهمند.

۲۷) ارزش‌های زندگی‌شان معلوم است و زندگی‌شان را روی همان ارزش‌ها بنا می‌کنند.

۲۸) تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، می‌دانند که پول و موفقیت مترادف نیستند. آنها می‌دانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلی‌ها خیال می‌کنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافته‌اند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.

 ۲۹) اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کرده‌اند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را می‌روند که کمتر کسی می‌تواند برود، شاد می‌شوند.

۳۰) از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشی از اینکه کجا زندگی می‌کنند و چه دارند و چه طور به نظر می‌رسند، توجهی ندارند.

 ۳۱) دست و دل باز و مهربان هستند و از اینکه به دیگران کمک می‌کنند تا به خواسته‌هایشان برسند خوشحال می‌شوند.

 ۳۲) متواضع هستند و اشتباهات‌شان را با خوشحالی می‌پذیرند و به راحتی عذرخواهی می‌کنند. آنها از توانایی‌هایشان خاطر جمع هستند ولی به آن مغرور نمی‌شوند. آنها خوشحال می‌شوند که از دیگران بیاموزند و از اینکه به دیگران کمک می‌کنند تا خوب به نظر برسند بیشتر از کسب افتخارات شخصی‌شان لذت می‌برند.

 ۳۳) انعطاف‌پذیر هستند و تغییر را غنیمت می‌شمارند. وقتی وضعیتی پیش می‌آید که عادت‌ها و آسایش روزمره‌شان را بر هم می‌زند از آن استقبال می‌کنند و با آغوش باز وضعیت جدید و ناشناس را می‌پذیرند.

 ۳۴) همیشه سلامت جسمانی خود‌شان را در وضعیت مطلوبی نگه می‌دارند و می‌دانند که بدنشان خانه‌ای است که در آن زندگی می‌کنند و به همین خاطر، سلامت جسمانی برای آنها خیلی مهم است.

 ۳۵) موتور بزرگ و پرقدرتی دارند. سخت کار می‌کنند و تنبلی نمی‌کنند.

 ۳۶) همیشه منتظر بازتاب کارهایشان هستند.

۳۷) با افراد بدذات و غیرموجه نشست و برخاست نمی‌کنند.

 ۳۸) وقت‌شان و انرژی‌شان را روی وضعیت‌هایی که از کنترل‌شان خارج‌ است صرف نمی‌کنند.

  ۳۹) کلید خاموش روشن دارند. می‌دانند چگونه استراحت کنند و ریلکس شوند. از زندگی‌شان لذت می‌برند و سرگرم می‌شوند.

 ۴۰) آموخته‌هایشان را تمرین می‌کنند. درباره تئوری‌های عجیب و غریب خیالبافی نمی‌کنند بلکه واقع‌بینانه زندگی می‌کنند.



شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi

این گونه نگاه کنيد...

مرد را به عقلش نه به ثروتش

.

 زن را به وفايش نه به جمالش

 .

 دوست را به محبتش نه به کلامش

 .

 عاشق را به صبرش نه به ادعايش

 .

 مال را به برکتش نه به مقدارش

 .

 خانه را به آرامشش نه به اندازه اش

براي ديدن ادامه متن بر روي ادامه مطلب كليك كنيد




شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi

به این لطیفه چند بار میخندید؟

پیری برای جمعی سخن میراند.

لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.

او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید

او لبخندی زد و گفت:

وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،

پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید.



شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi
چرا تصویر ما در دوربین های دیجیتال متفاوت است

شما آدم خوش عکسی هستید یا خودتان را جزو انسان های بد عکس می دانید؟ تصویر بالا یک آزمایش توسط آقای ایستوود است که به خوبی نشان می دهد که این موضوع آنقدر ها هم ربطی به خوش عکس بودن یا بد عکس بودن ندارد و همه چیز زیر سر لنز دوربین ها است.


این تصاویر همگی در یک شرایط نور و تنظیمات گرفته شده اند و فقط تفاوت در لنز به کار رفته بوده است. لنز ها دنیا را نسبت به چشم ما متفاوت می بینند و نور را منحرف می کنند. علاوه بر اینکه در هر لنز فاصله سوژه نقش مهمی را بازی می کند.

در آزمایش آقای ایستوود تصاویر با لنزهایی از ۱۹ تا ۳۵۰ میلیمتری گرفته شده اند. در لنز های ۱۹ میلیمتری تاثیر کاملا واضح است و صورت کاملا دفورمه شده است. اما وقتی به لنز ۱۳۵ میلیمتری میرسیم به نظر میرسد بهترین نتیجه را داریم که البته این بستگی به سلیقه و نگاه افراد هم دارد.

اما نکته در اینجا است که هیچ عدد مشخصی برای عکس بهتر وجود ندارد و این بستگی زیادی به آناتومی صورت هر فرد دارد که با چه لنزی زیباتر و بهتر به نظر برسد. در واقع به همین دلیل است که برخی افراد در یک زاویه به خصوص فوتوژنیک هستند و از یک زاویه دیگر یا یک دوربین دیگر خوش عکس به حساب نمی آیند.


شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi

دلنوشته های دکتر حسابی

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،

این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند. همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.
انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!
انسان های بزرگ دو دل دارند؛
دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که می خندد و آشکار است.
همه دوست دارند که به بهشت بروند،
ولی کسی دوست ندارد که بمیرد … !
عشق مانند نواختن پیانو است،
ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری. سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.
دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.
محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.
‏‏اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛



شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi
پ نه پ

*به داداشم ميگم:خيلي دوست دارم.ميگه:چيه باز پول ميخواي؟

ميگم :پ نه پ يهو عاشق ريش و سبيلت شدم.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*دارم چايي ميخورم داغ داغ سوختم.بابام ميگه:سوختي؟
ميگم:پ نه پ رفتم مرحله بعد.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*زنگ زدم 118 ميگم:نيما حق دوست.ميگه:شمارشو ميخواي؟
ميگم:پ نه پ خودمو معرفي ميكنم اسم شما چيه؟
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*به همكارم ميگم همين الان يه فيلم دانلود كردم.ميگه:از تو اينترنت؟
ميگم:پ نه پ از تو كانال كولر،اتفاقا پهناي باندشم زياده،قطعي هم نداره.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*عاقد سر سفره عقد؛عروس خانم وكيلم؟پ نه پ دكتري!دعوتت كرديم سطح مجلس بره بالا!
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*به معلممون ميگم:آقا اجازه هست بريم دستشويي؟!!!ميگه:واجبه؟پ نه پ مستحبه!!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*رفتم ثبت احوال واسه شناسنامه بچه،ميگم اسم شايان.ميگه:جنسيت پسره؟
ميگم:پ نه پ چون به مامانش رفته بزنين دختر.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*ميخوام برم خونه چشمام قرمزه...به رفيقم ميگم چشمام قرمزه؟ميگه:آره،ميخواي همينجوري بري؟
ميگم:پ نه پ وايميستم سبز شه بعد حركت ميكنم.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*اومدم خونه زنم ميگه:اومدي خونه؟بهش ميگم:پ نه پ علم پيشرفت كرده
من الان سركارم،اين كپي ژنتيكيمه،فرستادم كارام رو انجام بده.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*بهش ميگم:ديگه ميخوام ازت جدا شم.ميگه:اين حرف آخرته؟ميگم:پ نه پ
اين خلاصه اي بود از اخبار ايران و جهان،لطفا به ادامه خبر توجه فرماييد.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*به استادم ميگم لطفا كمكم كنيد دارم مشروط ميشم.ميگه:نمره ميخواي؟
گفتم:پ نه پ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكي كه بايد بريزم به سرم رو ميخوام.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
رفتم كارخونه بابام به منشيش ميگم:بابام هست؟ميگه:آره ميخواي بري تو؟
گفتم:پ نه پ فقط ميخواستم آمارشو بگيرم يه وقت شيطوني نكنه.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*مادر دانش آموز اومده مدرسه...معلم بهش ميگه با بچتون رياضي تمرين كنين...ميگه تو خونه؟
پ نه پ تو زمين خاكي...اكثر قهرمانا از زمين خاكي شروع كردن.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*به داداشم ميگم مگس نشسته رو مانيتور،ميگه:بكشمش؟
ميگم:پ نه پ بهش بگو بياد عقب وگرنه چشماش ضعيف ميشه.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*رفتم مغازه ميگم آقا اين پنير سوراخ سوراخه پنير ليقوانه؟
ميگه:پ نه پ خط دفاع پرسپوليسه.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*مستند حيات وحش ميديدم،دوستم ميگه اون شير سفيده ميگن نادره درسته؟
ميگم:پ نه پ اون اكبر داداششه،نادر رفته نون بگيره.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*داشتم چايي ميخوردم،قند پريد تو گلوم.دارم خفه ميشم دست و پا ميزنم.بابام ميگه:داري خفه ميشي؟ميگم:پ نه پ داشتم ورزش هوازي ميكردم بلكه چربي شكمم آب بشه.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*زن به شوهرش گفت:تو هيچ وقت منو دوست داشتي؟مرد يه نگاهي به 5تا بچشون كرد و گفت:
پ نه پ اين كره خرا رو از تو گوگل دانلود كردم.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*من و دوستم داشتيم رازه بقا ميديديم.يهو مار كبرا رو نشون دادن.دوستم ميگه كبراست؟
گفتم:پ نه پ صغراست،كبرا يه خورده لاغرتره.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
*داشتم اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره نه شير داره نه پستون...بازي ميكردم با بچه هاي خواهرم...خالم كه يه خورده مذهبي و خشكه اومده ميگه اين شعر رو نخون زشته،رفت و دوباره اومد گفت داري دوباره اتل متل ميخوني؟
گفتم:پ نه پ ورژن اصلاح شدش رو ميخونم،اتل متل صلوات...گاو حسن زده قات...هم دست داره هم آستين...شيرشو بردن فلسطين...بگير زن مسلمان...از حزب ا... لبنان...اسمشو بزار حليمه...
چون چادرش ضخيمه.



شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi

سه داستان استیو جابز در سخنرانی دانشگاه استنفورد

استيو جابز در سال 2005 در مراسم فارغ التحصيلي دانشجويان دانشگاه استنفورد شرکت کرد و يک سخنراني مشهور در آنجا انجام داد. شايد بسياري از شما قبلا اين سخنراني را ديده باشيد اما در چنين روزي خواندن مجدد آن نکات زيادي را به ما يادآوري مي کند و کساني هم که تا به حال آن را نديده اند مي توانند از سخنان استيو جابز لذت ببرند.

من امروز خيلي خوشحالم كه در مراسم فارغ‌التحصيلي شما كه در يكي از بهترين دانشگاه‌هاي دنيا درس مي‌خوانيد هستم. من هيچ وقت از دانشگاه فارغ‌التحصيل نشده‌ام. امروز مي‌خواهم داستان زندگي ام را برايتان بگويم. خيلي طولاني نيست و سه تا داستان است.

براي ديدن ادامه متن بر روي ادامه مطلب كليك كنيد



شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi

ما که هستیم؟

یک سخنران مشهور سمینارش را با در دست گرفتن بیست دلار اسکناس شروع کرد

او پرسید چه کسی این بیست دلار را می خواهد؟

دست ها بالا رفت.او گفت:من این بیست دلار را به یکی از شما می دهم

اما اول اجازه دهید کاری انجام دهم.

او اسکناسها را مچاله کرد و پرسید چه کسی هنوز این ها را می خواهد؟

باز هم دست ها بالا بودند.او جواب داد خوب. اگر این کار را کنم چه؟

او پول ها را روی زمین انداخت و با کفشهایش آنها را لگد کرد

بعد آنها را برداشت و گفت:

مچاله و کثیف هستند حالا چه کسی آنها را می خواهد؟

بازهم دستها بالا بودند

سپس گفت:

هیچ اهمیتی ندارد که من با پولها چه کردم شما هنوز هم آن ها را می خواستید

چون ارزشش کم نشد و هنوز هم بیست دلار می ارزید.

اوقات زیادی ما در زندگی رها می شویم، مچاله می شویم

و با تصمیم هایی که می گیریم و حوادثی که به سراغ ما می آیند آلوده می شویم .

و ما فکر می کنیم که بی ارزش شده ایم

اما هیچ اهمیتی ندارد که چه چیزی اتفاق افتاده یا چه چیزی اتفاق خواهد افتاد.

شما هرگز ارزش خود را از دست نمی دهید.

کثیف یا تمیز،مچاله یا چین دار

شما هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند بسیار ارزشمند هستید.

ارزش ما در کاری که انجام می دهیم یا کسی که می شناسیم نمی آید

ارزش ما در این جمله است که:

ما که هستیم؟

هیچ وقت فراموش نکنید که شما استثنایی هستید



شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.

مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد …

نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!



شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 ::  نويسنده : mehdi

مدیران گروه

    <

شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi

تکنیک جدید فیلمبرداری


http://forum.patoghu.com/attachments/47717d1307276374-takedel.com-020c7c4d0d.jpg






بیچاره فیلمبردار


شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi













شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi

دیواری كه پیامش "دوستت دارم" است !

دریكی از محله‌های مركزی شهر پاریس، دیواری وسیع وجود دارد كه سرامیك‌هاییلاجوردی تنش را پوشانده‌اند و روی آن با 300 زبان زنده دنیا بیش از هزاربار به رنگی سپید نوشته شده است: "دوستت دارم". سهم ما ایرانی‌ها هم، دوتا از آن دوستت دارم‌هاست كه یكی از آنها بالای دیوار قرار گرفته است ودیگری تقریبا در مركزش.

دوستت دارم‌های ایرانی جای خوبی قرار گرفته‌اند و چشم هر گردشگری دست‌كمیك بار آنها را می‌بیند، شاید به این دلیل كه خط ایرانی زیباست، شاید همبه این خاطر كه ما ایرانی‌ها به عاشقی معروفیم. ما عشق را نسل به نسل درروح یادگاری‌های‌مان دمیده‌ایم. شاید اگر عشق نبود، هنرهایمان هیچوقت ماندگار نمی‌شد.









شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi

بی نظیر ترین ماشین های پلیس








شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi







شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi

تصاویری که نشون میده چرا پسرها ازدواج نمی کنن!!!!

چرا پسرا ازدواج نمی کنن ؟
خوب من بهتون می گم:
پسرا میدونن که خانم ها چهره اصلی خودشون رو معمولا بعد از ازدواج رو می کنن !
احتمالا می پرسین که مگه خانوم ها چیکار می کنن قبل و بعد از ازدواجشون ؟
من حرفی نمی زنم !! خودتون ببینین چیکار می کنن !!
خانم های محترم اصلا هم اصرار نکنین که ما اینجوری نیستیمو ازین حرفا !!
بنده رسما اعلام می کنم که هیچ استثنایی وجود نداره !!

عکس ها در ادامه مطلب




شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi


تفاوت چهره ملکه زیبای هند با آرایش و بدون آرایش - عکس!!!!!!!!!!!!






قبل از آرایش




تفاوت چهره ملکه زیبای هند با آرایش و بدون آرایش - عکس | Clip2Ni










بعد از آرایش !!!!!!!!!!!!!!





تفاوت چهره ملکه زیبای هند با آرایش و بدون آرایش - عکس | Clip2Ni


شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi

بهشت وسط بیابان!

این بیابان که در چینقرار دارد، امروزه در معرض خطر نابودی قرار گرفته است، چراکه عمق آب آن ۲۵فوت پایین‌تر آمده است. بنابراین محصولات کشاورزی مثل قبل نیست. همچنینمردمان بیشتری در Dunhuang سکنی می‌گزینند که تاثیر انسان ها برمحیط نیز اکولوژی منطقه را با خطر مواجه کرده است. خوشبختانه برای جلوگیریاز نابودی این منطقه قوانین سفت و سختی گذاشته شده است: اول اینکه در اینمنطقه چاه نکنند، دوم اینکه هیچ کشتزار اضافی درست نکنند و سوم اینکه هیچکس دیگری را برای زندگی در اینجا نپذیرند. امیدواریم با وجود این قوانیناین منطقه زیبا همیشه به همین شکل باقی بماند.










شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi

چشم های هنری و زیبا (( Edit شده با فتوشاپ ))






شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : mehdi